samira

Wednesday, February 21, 2007

صندوق مشاور
سال اول یا دوم دبیرستان بودیم که توی مدرسمون کنار اتاق امور تربیتی یه صندوق زدن به دیوار به اسم صندوق مشاور.که هر کی هر مشکلی داره بنویسه حالا یا با نام یا با نام مستعار بندازه توی صندوق و بعد از چند روز مشاورمون جوابهاش رو میزد به برد
یادم نمیاد من و سیما چه اسمی رو انتخاب کردیم اما نشستیم یه نامه ی چاخان نوشتیم و انداختیم توی صندوق
نامه از زبان یه دختری بود که دوست پسر داشت یه روز که مامان دوست پسره خونه نبوده دوست پسره زنگ میزنه بهش و می گه که دختره بره خونشون.دختره هم میره و رفتن همانا و پشیمانی همان.حالا دختره مستاصل و درمانده مونده بود که من باید چه کار کنم.نه به مامانم میتونم چیزی بگم و نه به خواهرهام.لطفن شما من رو کمک کنین
خلاصه ما هم کارمون این شده بود که هر روز برد رو چک کنیم ببینیم جواب نامه ی مارو دادن یا نه
تا اینکه بالاخره بهمون جواب دادن که کار خیلی اشتباهی کردی که رفتی.اگه بازم بهت گفت یه موقع نریا.به مامانت هم برو بگو
واقعن عجب مشاوره ای کردنمون.کامل و مفید و مکفی