samira

Monday, November 20, 2006

امیدواری
وقتی مریضها میان مطب و نوبتشون میشه و میشینن روی یونیت دندنپزشکی و پیشبندشون بسته میشه خیلی حسم بهشون عادیه.اما وقتی دهنشون باز میشه تا دکتر کارش رو شروع بکنه انقدر دلم براشون می سوزه انقدر دلم براشون می سوزه که خدا می دونه.نمی دونین با چه وضعیتهایی میان.فکر کنین همه دندون وحشتناک پوسیدگی داره به جز دور دندونشون
سه تا سوژه داشتیم امروز تو مطب یه آقای وکیل جوون که فکر کنم خیلی داشت 30 سالش بود.اولین باری بود که میومد دندونپزشکی.طوری که بلد نبود چه طوری باید دهنش رو بشوره.اما نمی دونین چه وضعیتی داشت.چند تا از دندوناش عفونی شده بود.لثه اش داشت پیوره میشد.وحشتناک وحشتناک.نمی دونم چه طور بهتون بگم.وقتی وضعیتش رو دیدم کلی به خودم و دندونام امیدوار شدم.من که فکر می کردم اوضاع دندونام بیریخته فقط چنتا پوسیدگی سطحی داشتم.همین
یه خانوم دیگه هم اومد فکر کنم 32 سالش بود.به جز دندونای جلوش بقیه دندوناش ریشه بود فقط.یه چیز وحشتناکی
یه دختر دیگه هم میاد 17 سالشه اونم که سه چهار تا کشیده بس که افتضاحه وضعیت دندوناش
وقتی این کیسهارو میبینم کلی خودم با خودم و دندونام حال می کنم.خدایا شکرت من دندونام این مدلی نیست وگرنه سکته هرو زده بودم.خلاصه اینکه اگر وضعیت دندوناتون این طوری نیست کلی امیدوار باشین به خودتون
.....................
این دستگاه اتوکلاو مطب بازیش می گیره بعضی وقتا.باید نیم ساعت باهاش سروکله بزنم تا درش باز بشه.قرار بود امروز بیان برای سرویسش اما نیومدن
.....................
این آقای دکتر اینقدر با فکره که سوزنهای تزریق بی حسی رو هم استریل می کنه بعد میریزه دور که اگه یه موقع تو دست مامورهای شهرداری رفت هپاتیت نگیرن.ببینین چه دکتر خوبیه
.....................
همین الان از تیاتر امیر ارسلان در کافی شاپ که توی تیاترگلریزنمایش داده میشه برگشتم.خیلی خنده دار بود.حتمن برین