samira

Wednesday, November 14, 2007

گیج می شوم
امروز معلم کلاس زبان ازمون خواسته با خودمون اشیایی رو که نسبت بهشون خیلی احساس خوبی داریم با خودمون ببیریم سر کلاس تا ازشون صحبت کنیم
از دیشب تا حالا کلی فکر کردم
بعضی وقتا فکر کردم باید کل اتاقم رو با خودم بردارم ببرم سر کلاس.چون همه ی وسایلم رو همیشه با یه حس عجیب و با کلی برنامه ریزی از پیش تعیین شده خریدم و همیشه کلی براشون انتظار کشیدم
اما یکم که می گذره میبینم واقعن اونقدرها هم این وسایل دور و برم برام اهمیت چندانی ندارن و همیشه به چشم یه شی بهشون نگاه کردم که باید ازشون استفاده کنم
هنوز نمی دونم چه کار کنم
احساساتم دچار تضاد درونی شده