samira

Wednesday, May 09, 2007

درس خوندن یا نخوندن
خیلی وقته که دارم به ادامه ی تحصیل فکر می کنم.خیلی خیلی زیاد
اما هنوز به نتیجه ای نرسیدم
از همه ی اونایی هم که همفکری گرفتم حرف قانع کننده ای بهم نزدن که بالاخره یکی از اونا رو انتخاب کنم
اونایی که سنی ازشون گذشته بهم می گن نمی خواد بخونی دیگه وارد بازار کار بشو.اینم بگم همشون تحصیل کردن کسانی که این حرف رو بهم میزنن.می گن ما که این همه خوندیم الان به این نتیجه رسیدیم که تو نخونی بهتره
اما وقتی با همسنای خودم مشورت می کنم همه بهم می گن بخون.درس بخونی از مرتبه ی اجتماعی بالاتری برخوردار میشی
خودم هم که نمی دونم.باید خوب فکرهامو بکنم چون حداکثر دوماه وقت دارم برای تصمیم گیری
اگه کسی می تونه کمکم بکنه از من دریغ نکنه لطفن
.......................
امروز چون می خواستم برم دکتر پوستم نرفتم سر کار و از همکارم خواستم به جای من بره.تا دو ساعت پیش همه چیز عالی بود.به مامانم داشتم می گفتم چقدر خوبه آدم سر کار نمی ره ها.اما الان واقعن از حرف دو ساعت پیشم پشیمونم.خیلی بده سر کار نرفتن.انقدر حوصلم سر رفته که خدا می دونه.خیلی داره بد می گذره بهم الان
......................
نمی دونم بعضی وقتا چرا همچین رفتارهای آنتی سوشالی از من سر میزنه که خودم کلی تعجب می کنم.جالبه آدم می تونه توی این شرایط میزان تحمل خودش رو بسنجه.وقتی که ذهنم رو محدود می کنم به سطحی که قضیه در حاله جریانه خیلی بهم سخت می گذره اما همین که یادم میفته باید آسون گرفت هر کاری رو و نباید این همه در انجام یه کار اصرار کرد و خودم رو متقاعد می کنم که از بالاتر به موضوع نگاه کنم می فهمم که چقدر الکی داشتم اعصاب خودم رو خورد می کردم