samira

Thursday, March 08, 2007

این روزهام
روزهای آخر سال 85 داره بد جوری رس مارو میکشه
هر چی از اول سال تا اینجا تنبلی کردیم داره جبران میشه
همش کار همش کار
اه.دیگه کمرم داره سوراخ میشه از کار کردن.موقعهایی هم که از سر کار بر می گردم فقط کتاب می خونم تا خوابم ببره.جلد اول سینوهه رو به پایانه.عجب محشریه این کتاب.دوست دارم بارها بخونمش در آینده.پر از نکات زندگی
دلم می خواد زودتر این سیزده روز باقیمونده بره.دلم سال جدید می خواد روزهای جدید.هوای خوب.دوباره تابستون.به به
با سیما قرار گذاشتیم از سال 86 نهایت استفاده رو ببریم
از همون روزهای اول هم شروع می کنیم سیزده روز عید هر روز صبح پارک طالقانی می ریم به صرف پیاده روی و صبحانه ی ورزشکاری
سال 86 داریم میایم به سمتت.هییییییییییییییییییییی