samira

Monday, January 15, 2007

از یه سطح بالاتر مشکلات رو نگاه کنیم
برای هممون در طول شبانه روز مواردی پیش میاد که فکر می کنیم انجامش از توان ما خارجه.یا اینکه نمی دونیم چه طور باید انجامش بدیم و یا اینکه مراحل کار برامون خیلی پیچیده است
مثلن من پس فردا امتحان دارم.برام خیلی سخته که جزوه ای رو که تا حالا نخوندم توی دو شبانه روز بخونم و بفهمم و بتونم نمره ی خوب ازش بگیرم.همش فکر می کنم وای خدای من چه طور تمومش کنم؟هر یه صفحه ای رو که می خونم تعداد صفحه های باقیمونده رو میشمارم که ببینم چقدر ازشون مونده و همش با خودم فکر می کنم که نمی تونم تمومش کنم.همه ذهنم درگیره این موضوعه چون من خودم رو و فکر خودم رو در سطحی قرار دادم که قضیه داره پیش میره.اما اگه همه ی قضیه رو توی همون سطح قرار بدم و بیام از یه سطح بالاتر به قضیه نگاه کنم فقط این دیده میشه که باید یه جزوه رو بخونم تموم شه.در این صورت دیگه موضوع درس خوندن برام پررنگ نیست فقط یه دو روز درس خوندنه.اون موضوع بغرنج(نمی دونم دیکتش درسته یا نه)برام میشه یه مسیله ی ساده
یا یه مثال دیگه شما مهمون دارین برای شام و تازه هم ازدواج کردین و قراره فامیلهای آقای همسر تشریف بیارن.اگر بخواین موضوع رو در همون سطحی که هست نگاه کنید یه کار وحشتناک و استرس آوره .چی بپزم؟نکنه خوششون نیاد؟نکنه شور بشه؟نکنه بسوزه؟...... وهزاران مورده دیگه که کل فکر و خیال آدم رو می تونه پر کنه.اما اگه به موضوع از یه سطح بالاتر نگاه کنین خیلی ساده میشه اینکه فردا شب مهمون دارین و قراره شام درست کنین.حالا یا خوب یا بد
پس هر اتفاقی که براتون میفته و می خواین انجامش بدین هیچ موقع از همون سطحی که قضیه توش قرار داره بهش نگاه نکنین از یه سطح بالاتر نگاه کنین .این در واقع همون ساده گرفتن کارهاست که باعث میشه هم اعصابتون راحتتر باشه و هم اینکه از موضع قدرت کارهاتون رو انجام بدین چون می دونین که از پس همشون به راحتی بر میاین
موفق باشید