چیزهای کوچیکی که سمیرا رو خیلی خوشحال می کنه
فکر کنم همه ما این موضوع برامون پیش بیاد که از یه چیز یا کار کم اهمیت و بی ارزش خیلی خوشحال بشیم.بیشتر از اون چیزی که باید
حالا من چندتا از این چیزهایی رو که به ذهنم میرسه الان می نویسم
یکی اینکه بر حسب اتفاق برم سر یکی از کیفهام که خیلی وقته ازش استفاده نکردم.درش رو که باز کنم ببینم توش پول دارم.حتی اگه یه پونصد تونمی باشه.اینقدر بهم مزه میده انقدر میده که خدا می دونه.نمی دونین چقدر حال می کنم
دوم اینکه هر ترم موقع امتحانها یه کارت امتحان بهممون میدن که روی این کارت اسم درس و اسم استاد و تاریخ امتحان و ساعت امتحان رو نوشتن من هر امتحانی رو که می دم روی کارتم کنار اون امتحان یه تیک می زنم.نمی دونین چقدر این موضوع تاثیر روانی مثبت رو من داره
سوم اینکه امتحان داشته باشم بعد خیلی براش درس نخونده باشم و برم سر جلسه و امتحان رو خوب بدم.خیلی حال میده.احساس قدرت می کنم
چهارم اینکه موقعهایی که سیما رفته خرید و مثلن برای خودش جوراب خریده.بعد که من رو میبینه یدونه از جورابهاش رو میده به من.خیلی خیلی خوشحال میشم.چون می فهمم که مهم بودم براش دیگه
پنجم روزهایی که رژیم دارم و معمولن خیلی خیلی کم می خورم نمی دونم چرا مامانم همش اصرار می کنه که اینو بخور اونو بخور .اما من هم مقاومت می کنم تا سر حد مرگ .نمی دونین چقدر حال میده که اون اصرار می کنه ومن می گم نه.حس رضایت از خودم بهم دست میده یه عالمه
دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه
.....................
دقت کردین در روزهای عادی روزی یه پست هم به زور می ذاشتم اینجا حالا که امتحان دارم ها روزی دو سه تا میذارم