samira

Friday, January 05, 2007

مشغولیتهای فکری من
بعضی وقتها که میشینم با خودم خوب فکر می کنم تا بفهمم که نظرم راجع به یه موضوع خاص چیه بعد از کلی فکر کردن می فهمم که نظر خاصی ندارم .احساس می کنم که هنوز نظراتم کامل شکل نگرفته.احساس می کنم هنوز خودم رو نتونستم خوب بشناسم که نمی دونم چی می خوام.خیلی حالم بد میشه.مثل یه خمیر انعطاف پذیر که هر شکلی بهش بدین میگیره من هم همونطوری میشم .با نظر خیلیها مخالفتی نمی کنم چون نمی دونم خودم چی می خوام
اما وقتی یه مدت میگذره و دیگه به اون موضوع خیلی فکر نمی کنم و روش خیلی دقیق نمی شم نظراتم شکل میگیره و می دونم که چی می خوام از خودم از زندگیم از دوست پسرم از پدر مادرم و از همه و همه
حالا نمی دونم این خاصیت زیاد فکر کردن یا مغز معیوب من