samira

Sunday, November 26, 2006

داستان روکش دندون ما
شانس که نداشته باشی همینه دیگه
سه هفته پیش دندونم رو آقای دکتر تراشید و همون روکش مدل اسبی رو برام گذاشت
در بدترین حالت ممکنه اگر شما آدم بدشانسی باشین و لابراتوار بد قولی بکنه در عرض ده روز رو کش مریض روی لثه سوار میشه و چسبونده میشه
اما مال من هنوز اینطور نشده
سه هفته است الان.همه مریضهایی که شنبه هفته پیش براشون قالبگیری کردیم امروز چسبیده شد روکشهاشون اما مال من هنوز آماده نیست.چون من روکشم با بقیه فرق داره .تمامش چینیه و پست فلزی نداره که این موضوع باعث میشه دندونه من خوشگلتر بشه.اما آقاجان من نمی خوام خوشگل بشه.بدین دندونم رو
یه هفته که مادش تو بازار نبود بعد از یه هفته هم که هر روز زنگ میزدم می گفتن که تا نیم ساعت دیگه تمومه تا نیم ساعت دیگه تمومه .آخه درست کردن روکشم هم کار مشکلیه.مال من پیچیدست فرمولش.بعد از کلی پیگیری خودم و آقای دکتر امروز آوردنش .تازه اونم خراب شده.گفتن موقت برام بچسبوننش تا دوباره قالبگیری کنم.بدبختی چون لابراتوار هم خیلی کارهاش خوبه فقط بد قوله نمیشه چیزی هم بهش گفت
حالا دعا کنین این دفعه بشه دیگه
سیما جون می دونم اینجارو می خونی ببخشید بهت دروغ گفتما.دکتر گفت به هیچ کس نگو تا نظر واقعیشون رو بدن تا به لابراتوار بگیم
دکتر چند روز پیش صدام کرد گفت بیا می خوام یه اصل توی دندونپزشکی بهت یاد بدم.گفت هر چی بیشتر حساس باشی و وسواسی نشون بدی کارت بیشتر به خنسی می خوره.دکتر انقدر رو دندونه من حساسیت داره که خدا می دونه
اینم حکایت دندون ما
میبینین چقدر بدشانسم