samira

Wednesday, February 06, 2008

شرمندم
می خواستم اینو بگم که من واقعن شرمنده ی همه ی اونایی هستم که بعضی وقتا توی دلم ازشون انتظار داشتم(نگین چه پر رویی)که بیان و وبلاگ من رو بخونن و برام کامنت بذارن و من رو دلگرم کنن
نفسم از جای گرم در می اومد اون موقع
واقعن یه نفر که تا پنج سر کاره و تازه می یاد خونه کلی کار خونه و بپز و بشور و ...... . خوب معلومه وقتی برای وبلاگ خونی نمی مونه
من واقعن شرمندم