samira

Thursday, February 21, 2008

سلااااااااااااااام
جون من نگین این دختره رو جو گرفته و دو روزه می ره سر کار دیگه مارو یادش رفته ها
نه
من همتون رو یادمه
اما وقت سر خاروندن ندارم
هر روز تا 5 سر کار و بعد هم تا 9 کلاس زبان و بعد هم که همچون جنازه ای متحرک میرم توی تختم و بخواب تا خود صبح
خوب چه خبر؟
شماها خوبین؟
آقا کلی هم اتفاقهای خوب و بد در کنار هم افتاده و داره می افته
دعا کنین برام
درست از فردای اون روز پست آخرم ها دنیا زهرمار شد
کلی دارم به خودم روحیه می دم الان که اومدم اینجاها
شانس آوردم میرم سر کار
وگرنه انقدر می خواستم به موضوع دوریمون فکر کنم که دیوونه می شدم
دوست پسر جان داره میره
من ناراااااااااااااااااااااااااااااااااحتم