samira

Wednesday, October 24, 2007

این شتری است که در خانه ی هر کسی می خوابد
امروز صبح ساعت هفت و سی دقیقه توی میدون ونک یکی از دوستان من رو گشت ارشاد گرفت
فکر کنم بالاخره هممون رو یه بار بگیرن
حالا تصور کنین این دختر 29 سالشه و واقعن زشته و اصلن آرایش آنچنانی هم نمی کنه که بخواد جذابیتی برای کسی ایجاد کنه و اونها رو به دام بندازه(آخه ترشون از اینه که مردهای عزیز مملکت اسلامیمون یه وقت از راه راست خارج بشن)خلاصه اینکه من تصور می کردم هر کسی رو بگیرن جز این بی چاره رو
..........
دیروز توی میدون هفت تیر بودم دیدم یکی از این ماشینها ایستاده و یه بچه کوچیک که داره گریه می کنه ر و یکی از خانمها بغل کرده و دارن ازشون فیلم می گیرن
خانمه هی می گفت عزیزم چیه گم شدی؟و هی بچه رو ناز می کرد.داشتن برای هفته نیروی انتظامی مثلن همکاری نیروی انتظامی با مردم رو نشون می داد
ببینم شماهایی که گرفتنتون و کتکتون زدن اون موقع هم ازتون فیلم می گرفتن که خشونت نیروی انتظامی رو نشون بدن؟
تازه می فهمم که علت اینکه 3 ماهه نرفتم پاساژونک یا قایم تا بگردم چیه.تا دیروز همش فکر می کردم به خاطر بی حوصلگی و شایدم بی پولی باشه.اما این یه ترس ناخودآگاهه که تو دل ههمون به وجود اومده و از بیرون رفتن پشیمونمون می کنه