samira

Thursday, August 07, 2008

امروز صبح دلم برای اینجا تنگ شد
دلم برای اون روزهایی که میشد دوبار هم بنویسم تنگش
هیچ وقت فکر نمی کردم درگیر کار شدن انقدر توی روزمره ی من تاثیر بذاره
دوست دارم بازم اینجا بنویسم
شاید این روزها حس و حال خیلی بهتری داشته باشم برای نوشتن
اما هیچ چیز رو ثبت نکردم که یه روزی در آینده یادم بمونه که امروز یعنی 17 مرداد هشتاد و هفت چه حالی داشتم
دوست جونم برگشته.یک ماه می مونه ایران.کلی سورپرایزم کرد
منم کلی ذوق زده شدم